شاهزاده فیصل در حالی که یک هفتتیر کالیبر کوچک با خود همراه داشت وارد اتاق پذیرایی ملک فیصل شد... او چنین وانمود کرد که میخواهد بر دست عموی خود بوسه زند که در این اثنا هفتتیر را روی سینه ملک فیصل قرار داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از رادیو بینالمللی فرانسه، ریاض، بهار/ فروردین ۱۳۵۴: ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی به دست برادرزاده خود به قتل میرسد. با اینکه بلافاصله بعد از واقعه، فرضیات و شایعات گوناگونی در مورد انگیزه قتل و وجود توطئههای بینالمللی مطرح شد، اما با گذشت پنجاه سال، به نظر میرسد قاتل که شخصیتی نامتعادل و افراطی داشت، ملک فیصل را مسبب کشته شدن برادر خود میدانسته و قصد انتقامجویی داشته است. وی که فیصل بن مساعد نام داشت بعد از دو سه ماه بازجویی گردن زده شد.
قتل ملک فیصل، سومین پادشاه سلسله سعودی خاورمیانه و دنیای غرب را تکان داد. وی که مهمترین شخصیت سیاسی جهان عرب به حساب میآمد، از سوی واشنگتن و پایتختهای منطقه به عنوان یک سیاستمدار معتدل و معقول شناخته میشد.
کشته شدن غیرمنتظره ملک فیصل در ایران نیز سر و صدای زیاد و عزای رسمی در پی داشت. وزیر دربار، اسدالله علم اعلام کرد: «دربار شاهنشاهی هفت روز عزادار خواهد بود و در این مدت درفش شاهنشاهی و پرچمهای دولتی نیمهافراشته خواهند بود.» از طرف ایران، شاهپور غلامرضا برای شرکت در مراسم «نماز و تسلیت» به ریاض اعزام شد.
انگیزه قتل
در آن زمان، مطبوعات ایران و جهان فرضیات متعددی را پیرامون این جنایت مطرح کردند و پیشینه و شخصیت قاتل، شاهزاده فیصل بن مساعد را مورد بررسی قرار دادند.
روزنامه اطلاعات نوشت: «بعضی منابع آگاه در ریاض حدس میزنند که قتل ملک فیصل ممکن است با تمایلات دست چپی شاهزاده فیصل ارتباط داشته باشد»، یا اینکه این قتل «ارتباط صهیونیستی داشته باشد.»
روزنامه اطلاعات مورخ ۹ فروردین ۱۳۵۴ مینویسد: «مطبوعات شوروی سازمان سیا را به عنوان عامل قتل پادشاه عربستان معرف کرده بودند اما پس از انتشار این گزارشها، مقامات بلندپایه در عربستان شایعات مربوط به وجود توطئه در قتل ملک فیصل را بیاساس خواندند و گفتند عامل قتل فقط اختلالات روانی شاهزاده فیصل بن مساعد بوده است.»
مطبوعات شوروی به زبانی مبهم به «تحریکات انحصارهای نفتی آمریکایی» نیز اشاراتی کرده، و شرکت «آرامکو» را «کانون تحریکات» دانسته بودند. برخی منابع مجهول حتی ادعا کردند که ملک فیصل چون حاضر نبود قیمت نفت را پایین بیاورد کشته شده است...
با این حال هیچیک از این فرضیهها و شایعات چندان دوام نیاورد. به نوشته مطبوعات غربی، شاهزاده فیصل بن مساعد از یک سال قبل از دست زدن به جنایت، بهشدت با ملک فیصل مخالفت میکرد. حتی گفته شد که وی در نزدیکی کاخ سلطنتی، تحت نظر زندگی میکرده است.
روزنامۀ اطلاعات مورخ ۱۰ فروردین ۱۳۵۴ نوشت: «امیر فیصل بن مساعد در اوایل جوانی میخواست زندگی خوش و و لذتبخشی را بگذراند و به طور قاچاق مشروبات الکلی و مواد مخدره وارد کشور میکرد ولی از یکسال قبل وارد سیاست شد و از کلیه عناوین و اعتبارات خود بعنوان شاهزاده عربستان سعودی چشم پوشید...»
گویا وی مدتی نیز با اسم مستعار از طریق برخی کشورهای عرب (شاید سوریه یا عراق) «در مبارزه رادیویی علیه ملک فیصل» شرکت داشته است.
انتقامجویی
روزنامه اطلاعات از مطبوعات عرب نقل میکند که در سال ۱۹۶۵، برادر شاهزاده فیصل که خالد بن مساعد نام داشت، «در رأس یک گروه از افراد متعصب مذهبی کوشیدند که ایستگاه تلویزیون جدیدالتأسیس عربستان را از بین ببرند اما خالد به وسیله افراد پلیس کشته شد.» به نظر میرسد که شاهزاده فیصل مرگ برادر خود را هیچگاه نبخشیده و پادشاه را مسئول این واقعه میدانسته است.
اطلاعات دقیقی در مورد خالد بن مساعد موجود نیست. ظاهرا وی به دلیل اعتقادات مذهبی با پخش موسیقی و برنامههای غیراسلامی سخت مخالف بوده و به همین دلیل دست به فعالیت مسلحانه زده و به ایستگاه تلویزیون حمله کرده است.
روز واقعه
روزنامه اطلاعات به نقل از روزنامههای عرب و خبرگزاریهای غربی مینویسد: «شاهزاده فیصل در حالی که یک هفتتیر کالیبر کوچک با خود همراه داشت وارد اتاق پذیرایی ملک فیصل شد و این زمانی بود که پادشاه فقید عربستان هیأتی از کویت به ریاست وزیر نفت این کشور را بحضور پذیرفته بود.»
او «چنین وانمود کرد که میخواهد بر دست عموی خود بوسه زند که در این اثنا هفتتیر را روی سینه ملک فیصل قرار داد و بیدرنگ دو گلوله شلیک کرد. هنگامی که پادشاه مجروح روی کف اتاق پذیرایی افتاد شاهزاده فیصل دو گلوله دیگر نیز در بدن او خالی کرد و سپس اسلحه خود را به کناری افکند... نگهبانان شنیدند که شاهزاده فریاد میزد: «من او را کشتم و این به خاطر انتقام کشته شدن برادرم بود.»
اما در آن زمان، اکثر مقامات سعودی تأکید کردند که علت اصلی فقط ناراحتی روانی بوده است. رادیوی دولتی سعودی قاتل را «مختلالمشاعر» توصیف کرد و روزنامه «النهار» نیز نوشت که شاهزاده فیصل در کاخی در نزدیکی کاخ پادشاه زندگی میکرد و در نامههایش به پادشاه بارها شکایت کرده بود که «حقوق ماهانه ۳۵۰۰ دلاری او که از خزانه سعودی پرداخت میشد مخارج او را کفایت نمیکند.»
ملک خالد، برادر پادشاه مقتول که بلافاصله جانشین وی شد در مورد قاتل گفت: «او کاملا دیوانه است. گاهی خود را علاقهمندترین فرد به مذهب نشان میدهد و گاهی میخواهد به مشروب پناه ببرد...» او چند بار تأکید کرد که «هیچ نقشه خارجی در این واقعه دخالت نداشته و یک اقدام کاملا فردی» بوده...
شاهزاده فیصل بن مساعد بعد از حدود سه ماه حبس و بازجوییهای طولانی، سرانجام در روز ۲۸ خرداد ۱۳۵۴ در مقابل چند هزار تماشاگر گردن زده شد.
۲۵۹