شهید مدنی (ره) در دوران حیات خود، دو سوال اساسی ذهنش را مشغول کرده بود: آیا سید واقعی هستم و عاقبت کارم چه میشود؟ با نیت توسل به اهل بیت (ع)، به حرم حضرت امیر (ع) رفت و پس از آن تصمیم به زیارت پیاده کربلا گرفت.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، شهید مدنی (ره) در درون خود، درگیر سوالاتی عمیق درباره هویت و عاقبت خود بود. او با اتکای به خداوند و توسل به اهلبیت (ع)، به جستجوی پاسخهای روحانی خود برآمد و در کربلا نشانهای از سمت امام حسین (ع) دریافت کرد.
بنابر روایت حوزه، شهید مدنی خیلی در خود فرو رفته بود. اصرار کردم که نهایتا با شرط عدم افشا در زمان حیاتشان، فرمودند: مدتی بود دو مطلب ذهن مرا کاملا درگیر کرده بود اینکه سید واقعی هستم و شجره نامه ام به پیامبر (ص) م یرسد یا نه؟ و دیگر اینکه عاقبت کارم چه می شود؟
با همین نیت به حرم حضرت امیر (ع) رفتتم و توسل کردم؛ اما خبری نشد. نیت کردم به سید الشهدا (ع) متوسل شوم. در ایام زیارتی پیاده از نجف تا کربلا راه افتادم . یک شب در کربلا امام حسین (ع) به خوابم آمد و فرمودند: «ولدی! انت مقتول». با این خواب خیالم از هر دو مطلب راحت شد. یعنی هم سید واقعی هستم و هم با شهادت از دنیا خواهم رفت.
منبع: کتاب سید اسد الله؛ خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی، صفحه ۳۹٫