حسد یکی از رذایل و بیماری اخلاقی است. درمان این بیماری بر دو اساس استوار است. ۱-درمان علمی یا نظری ۲- درمان عملی.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، پاسخ به سؤالِ یک پرسشگر از مرکز پاسخگوئی به سوالات دینی ارائه شده است:
پرسش:
به همسایهام حسودی میکنم. زندگی بسیار آرام و خوبی دارد! به نظرتان چه کنم؟(درمان)
پاسخ:
مقدمه
یکی از نواقص بزرگ و جبرانناپذیر انسان که گاه بهصورت ملکه و عادت میشود و انسان را از رسیدن به آمال و آرزوهای حقیقی زندگی بازمیدارد، حسادت است، شخص حسود نمیتواند کسی را در آغوش آسایش مشاهده کند و همواره از دیدن نعمت و موفقیت دیگران، در خود احساس فشار و سنگینی میکند. در تعالیم اسلامی از حسادت بهعنوان یک بیماری، بلکه بدترین و خطرناکترین بیماری اخلاقی یاد شده است، درمان این بیماری اخلاقی مانند درمان صفات رذیله دیگر بر دو اساس استوار است که به آنها اشاره میکنیم.
پاسخ اجمالی
درمان حسد متوقف بر تلاش در دو زمینه است. درمان علمی یا نظری: در قسمت «علمی» شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقت کند یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد ازنظر روح و جسم و دیگر ریشهها و انگیزههای پیدایش حسد. تنگنظری و بخل، ضعف ایمان و ناآگاهی از استعدادهای خویش، میتواند از ریشهها باشد. دوم درمان عملی که با چند کار میتواند عملاً مبارزه کند. الف: عمل برخلاف حسد؛ یعنی برخلاف آنچه حسد انسان را بهسوی آن میکشاند رفتار شود. مثلاً وقتی حسد، انسان را نسبت به دیگران وادار به بدگویی میکند، باید زبان را وادار کنید تا درباره او به ذکر خیر بپردازد. ب: خوشبینی و دوری از بدبینی، ج: ترک همنشینی با حسودان، د: ترک تجسس در زندگی دیگران و: افزایش راز و نیاز و معنویت، ه: همنشینی با علما و صالحان.
پاسخ تفصیلی
راههای درمان حسد
۱. درمان علمی یا نظری
در قسمت «علمی» شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقت کند یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد ازنظر روح و جسم و دیگر ریشهها و انگیزههای پیدایش حسد. در پاسخهای قبلی به این دو موضوع بهصورت مفصل اشاره شده است.
همانگونه که شخص معتاد به یک اعتیاد خطرناک، باید سرانجامِ کار معتادان را بررسی کند و ببیند آنها چگونه سلامت و تندرستی خود را از دست داده و خانواده و حیثیت اجتماعی آنها بر باد میرود و با دردناکترین وضعی در جوانی جان میسپارند و نهتنها کسی از مرگ آنها ناراحت نمیشود. بلکه از مرگ او خوشحال شده و آن را راه خلاصی برای خانواده و فامیل میشمرند! همینطور «حسود» باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی بهزودی جسم او را بیمار میکند، مانند خوره روح او را میپوساند و میخورد و از بین میبرد، خواب و آرامش را از او سلب میکند و هالهای از غم و اندوه همیشه اطراف قلب او را گرفته است و از آن بدتر اینکه مطرود درگاه خدا میشود و به سرنوشتی همچون ابلیس و قابیل گرفتار میآید و تازه با همه اینها نیز نمیتواند به مقصود خود یعنی زوال نعمت محسود (شخص مورد حسادت) برسد! از سوی دیگر درباره ریشهها و زمینهها و انگیزههای حسد باید بیندیشد و ریشههای آن را یکی پس از دیگری قطع کند، هرگاه تنگنظری و بخل سرچشمه این رذیله اخلاقی شده، به مداوای آنها برخیزد، اگر ضعف ایمان و عدم آشنایی به توحید افعالی خداوند او را در این گرداب پرتاب کرده است به تقویت مبانی ایمان و توحید بپردازد و هرگاه ناآگاهی از استعدادهای خویش و ظرفیتهایی که برای ترقی و پیشرفت در وجود اوست، او را گرفتار عقده حقارت و به دنبال آن حسد نموده است به درمان آن رو آورد و در سایه توکل به خدا و اعتمادبهنفس، عقده حقارت را بگشاید و رذیله حسد را از خود دور سازد. بهتر است عصاره و خلاصهای از این امور را در صفحه یا صفحاتی بنویسد و هرچند روز یکبار بر آن مرور کند و حتی با صدای بلند آن را برای خود در تنهایی جمله جمله بخواند و پیرامون آن بیندیشد و مخصوصاً روی روایاتی که در این زمینه از معصومین رسیده و در کتب روایی ذکر شده تکیه کند. بیشک هر حسودی این برنامه را بهطورجدی دنبال کند در مدت کوتاهی نتیجه خواهد گرفت، روح و جسم خود را تدریجاً از شر حسد رهایی میبخشد و افقهای روشنی از سلامت و سعادت در برابر او نمایان میگردد. در ارتباط با درمان علمی و فکری در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیهالسلام نقل شده که فرمود:
«خود را از شدّت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هریک از این امور وسیلهای آمادهسازید، ازجمله تفکّر در عواقب سوء این صفات رذیله و راه درمان و طلب فضیلت از این طریق»(۱)
۲. درمان عملی
الف: بر خلاف حسادت رفتار کردن
خویشتن را موظف بدارید تا برخلاف آنچه حسد شما را بهسوی آن میکشاند رفتار کنید، مثلاً وقتی حسد، انسان را نسبت به دیگران وادار به بدگویی میکند، باید زبان را وادار کنید تا درباره او به ذکر خیر بپردازد، خوبیهای او را برای خود و دیگران بازگو کنید، صفات جمیله او را خاطرنشان سازید و تا آنجا که میتوانید از او تعریف و تمجید نمایید. اگر حسد شما را به تکبر و خودپسندی وادار میکند. نسبت به مردم متواضع و فروتن باشید. موقعی که حسد، انسان را به محروم ساختن نعمت از دیگران برمیانگیزد، به فرد مورد حسد احسان کرده و به او نعمت عطا کنید. لااقل به نفس خویش بفهمانید که این شخص هم بنده خدا است و شاید خداوند به او نظر لطف دارد که به او نعمت عطا کرده است. «علمای اخلاق به افراد ترسو برای از میان بردن این رذیله اخلاقی توصیه میکنند که در میدانهایی که ورود در آن شجاعت فراوان میخواهد گام بگذارند و این کار را بر خود تحمیل کنند تا تدریجاً ترس آنها بریزد و شجاعت بهصورت عادت درآید و سپس ملکه گردد. همینگونه حسود باید با استفاده از ضدّ آن به درمان پردازد که درمان هر بیماری دارویی است که از ضدّ آن تشکیل یافته است»(۲)
در احادیث نیز به این نکته اشاره شده است:
«هنگامیکه نسبت به کسی حسد پیدا کردی بر طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار».(۳)
نسبت به شخصی که به او حسادت میورزید دعا کنید و از خداوند طلب خیر کنید تا خداوند به شما نیز نظر لطف و رحمت داشته باشد.
ب: ترک بدبینی در عمل و لزوم خوشبینی
لازمه حسادت آن است که شخص حسود برای محسود فضیلتی نشناسد و راستی گفتار و درستی کردار را برای او قائل نشود؛ مثلاً اگر کار درستی از کسی بیند که نتواند منکرش بشود آن را بر ریاکاری و عوامفریبی یا بر تصادف حمل میکند؛ و درمانش آن است که بنا را بر خوشبینی بگذارد و در مورد رفتار و گفتار مردم تا یقین به فساد نکند همه را حمل بر صحت کند.(۴)
ج: ترک مصاحبت و همنشینی با حسودان
از آنجایی که بیماری حسادت مانند بسیاری از بیماریهای روانی و پارهای از بیماریهای جسمانی مسری است بهطوریکه اگر شخص پاکدلی با یک نفر حسود مصاحبت و رفاقت کند پس از چندی او هم به بیماری حسادت گرفتار میشود، بهتر است انسان از افرادی که حسودی میکنند بهشدت دوری کند. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«پدرم مرا نهی فرمود از همنشینی و رفاقت با سه نفر: کسی که بر نعمتی رشک برد و کسی که به مصیبت دیگری شادمان شده و شماتت کند و کسی که سخنچینی نماید»(۵)
د: ترک تجسس از اطلاعات شخصی و خانوادگی محسود
اگر انسان کمتر در مورد دیگران تجسس کند یا از موفقیتها یا نعمتهایشان کمتر بداند و خود را از این نوع اطلاعات دور کند و نسبت به این اطلاعات بیمیلی نشان دهد کمتر حسادت خواهد کرد. اساساً زمینه حسادت از بین میرود، زیرا انسان وقتی حسادتش فعال میشود که بداند فلان فرد موفقیت یا نعمتی بدست آورده است. پس دوری از اطلاعات دیگران راه عملی برای دوری از حسادت محسوب میشود.
و: افزایش ارتباط با خدا و افزایش معنویت
راز و نیاز داشتن با ذات حقتعالی که هم بینیاز است و هم بینیاز کننده؛ راز و نیاز، بهترین و مؤثرترین شیوه برای از بین بردن بیماریهای روحی و روانی مثل حسادت است. امام زینالعابدین علیهالسلام در راز و نیازش با ذات حقتعالی، عرضه میدارند:
«خداوندا به تو پناه میبرم از طوفانی شدن حرص و شعلهور گردیدن خشم و غالب شدن حسادت»(۶)
پس هرچه انسان، عبادت و معنویت را در خود تقویت کند و به خدا بیشتر پناه ببرد عملاً از حسادت دورتر میشود.
ه: همنشینی با علما و صالحان و مؤمنان
انسان اگر عملاً با دانشمندان و صالحان زیاد نشستوبرخاست کند عملاً از صفات و کارهای زشت اخلاقی مانند حسد دور میشود زیرا خاصیت این نشستها این است که اگر خطایی از کسی سر بزند نهی از منکر میشوند؛ یعنی انسان با این معاشرت دائماً نهی از منکر مانند حسد میشود.
نتیجهگیری:
درمان بیماری اخلاقی حسادت بر دو اساس استوار است.
اول درمان علمی یا نظری که شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقت کند: یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد ازنظر روح و جسم و دیگر ریشهها و انگیزههای پیدایش حسد.
دوم درمان عملی که با چند کار میتواند عملاً مبارزه کند.
الف: عمل برخلاف حسد؛ یعنی برخلاف آنچه حسد انسان را بهسوی آن میکشاند رفتار شود. مثلاً وقتی حسد، انسان را نسبت به دیگران وادار به بدگویی میکند، باید زبان را وادار کنید تا درباره او به ذکر خیر بپردازد؛ ب: خوشبینی و دوری از بدبینی؛
ج: ترک همنشینی با حسودان؛
د: ترک تجسس در زندگی دیگران؛
و: افزایش راز و نیاز و معنویت؛
ه: همنشینی با علما و صالحان.
با رعایت این امور علمی و عملی انسان کمکم از حسادت دور میشود.
منابع برای مطالعه بیشتر:
حسد و دروغ اثر شهید دستغیب
پینوشتها:
۱. «احترسوا من سَوره الجَمد و الحقد و الغضب و الحسد و اعدوا لکل شیء من ذلک عده تجاهدون بها من الفکر فی العاقبه و منع الرذیله و طلب الفضیله» لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، چاپ: اول، ۱۳۷۶ ش، ص ۸۸
۲. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، ۱۳۸۵ ش، ج ۲، ص ۱۴۹
۳. «اذا حسدت فلا تبغ» مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۴، ص ۱۵۳
۴. شهید دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، قم، دارالکتاب، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۶۸۸
۵. «نَهَانِی أَنْ أُصَاحِبَ حَاسِدَ نِعْمَهٍ وَ شَامِتاً بِمُصِیبَهٍ أَوْ حَامِلَ نَمِیمَهٍ.» مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۵، ص ۲۶۱
۶. «اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص و سوره الغضب و غلبه الحسد» امام علی بن الحسین، الصحیفه السجادیه، قم، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ص ۵۶