زندگی موفق و سعادتمند، آن زندگیای است که در آن، آرزوها و خواستههای نفسانی، صرفاً در خدمت هدف نهایی و غایت خلقت انسان (یعنی قرب الهی و رستگاری ابدی) قرار گیرند، نه اینکه خود این آرزوها به جای هدف نهایی، هدفگذاری شوند.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، دنیا محل گذار است؛ گذرگاهی موقت که خداوند آن را به عنوان میدانی برای آزمون و آمادگی جهت مقصد نهایی، یعنی آخرت، قرار داده است. این دیدگاه که حیات مادی را مزرعهای برای کاشتن اعمال نیکو و آمادهسازی برای برداشت بهترین ثمرات در سرای باقی میبیند، اساس تفکر مؤمنانه و حکیمانه درباره زندگی است. هرگونه نگاه کوتاه، مادیانگارانه و صرفاً مبتنی بر لذتهای زودگذر، در این چارچوب مفهومی، ارزشی نداشته و محکوم به فناست. انسان زیرک کسی است که با بصیرت، ارزش واقعی هر لحظه را درک کرده و میداند که اقدامات امروز او، تعیینکننده وضعیت ابدی او خواهد بود. این نگاه، باعث میشود انسان از درگیریهای سطحی و فانی فاصله بگیرد و تمام انرژی خود را صرف امور ماندگار کند.
بنابر روایت تسنیم، در این مزرعهی فرصتها که دنیا نام دارد، زمان و فرصتها حکم آب حیاتبخش و مواد مُغذی را دارند. این سرمایههای گرانبها باید با نهایت دقت، تدبیر، و هدفمندی مصرف شوند. محصول نهایی این مزرعه یعنی سعادت ابدی و ثمره آخرت، تنها با سرمایهگذاری صحیح و هدفمند بر روی زمان به دست میآید. اگر آب و مواد (زمان و فرصت) به درستی مدیریت نشوند، یا هدر روند، یا صرف کاشتن بذر علفهای هرز شوند، نتیجهاش چیزی جز خسران نخواهد بود. غفلت از این سرمایه اصلی که فرصت تکرارنشدنی عمر است، بزرگترین ضرر و زیانی است که ممکن است بر سر انسان بیاید؛ ضرری که جبران آن در هیچ مرحلهای ممکن نیست.
اینجاست که کلام نورانی و حکیمانه امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیهالسلام همچون نوری در تاریکی نمودار و راهنمای ما میشود: «مَنْ جَرَی فِی عِنَان أَمَلِهِ، عَثَرَ بِأَجَلِهِ». (آن کس که در پی آرزوی خویش بتازد، مرگ او را از پای در آورد.) این جملهی قصار، یک هشدار کوبنده و یک اصل بنیادین در مدیریت حیات است. این حدیث ما را از خطر رها کردن مهار نفس در پی دویدنهای بیپایان و نامحدود دنیوی برحذر میدارد. «دویدن در عنان آرزو» اشاره به حالتی است که در آن، انسان کنترل خود را از دست داده و اجازه میدهد سلسله خواستههای زودگذر، او را به سمتی ببرد که از مسیر اصلی خلقت و هدف نهایی زندگی دور کند.
برای درک عمق هشدار، باید استعاره به کار رفته در حدیث را تحلیل کرد. «عنان» به معنای مهار یا افساری است که برای کنترل حرکت اسب یا شتر به کار میرود. وقتی گفته میشود کسی در «عنان آرزو» میدود، منظور این است که او زمام اختیار خویش را کاملاً به دست نفس امّاره و قوای شهوانی سپرده است. این حالت یعنی اجازه دادن به نفس که بدون قید و شرط، انسان را به سوی هر خواست زودگذری سوق دهد؛ خواه کسب مال نامشروع، خواه شهرتطلبی بیپایان، یا لذتجوییهای بیحد و مرز، بدون توجه به محدودیتهای عقلی، شرعی، و اخلاقی. این رهاسازی افسار، دقیقاً ریشه تمام زیادهرویها، حرصها، و نهایتاً گناهانی است که مسیر کمال را مسدود میسازند.
بخش دوم حدیث، یعنی «عَثَرَ بِأَجَلِهِ»، پیامد مستقیم بخش اول است. «عثار» به معنای زمین خوردن، لغزیدن، و سقوط است. این سقوط، در اینجا تنها به معنای مرگ جسمانی نیست، اگرچه مرگ پایان اجتنابناپذیر زندگی است. در حقیقت، عثار با اجل اشاره به آن لحظه حسرتبار و تلخی دارد که انسان درمییابد به دلیل غرق شدن بیش از حد در آرزوهای فانی و کنترلنشده دنیوی، فرصت اصلی حیات و هدف متعالی خلقت خود را به کلی از دست داده است. این لحظه، همان «حسرت بزرگ» است؛ پایانی ناگوار برای کسی که لحظات گرانبهای عمر خود را صرف امور فان و زائل کرد و دست خالی به استقبال ابدیت شتافت. این زمین خوردن، سقوط در ورطه پشیمانی است که هیچ راه بازگشتی ندارد.
حکمت بنیادین این حدیث شریف در دعوت به اعتدال و واقعبینی است. آرزو داشتن به خودی خود مذموم نیست؛ در حقیقت، انسان بدون داشتن اهداف و آرزوهای متعالی (مانند رسیدن به درجات بالای علم، خدمت به خلق، یا کسب رضایت الهی)، دچار رکود میشود. مذموم، آن است که این آرزوها افسارگسیخته شده و به «حرص کور» تبدیل شوند. برنامهریزی صحیح، مستلزم آن است که آرزوها در چارچوب اهداف متعالی و با در نظر گرفتن محدودیت قطعی زمانی (اجل انسان) تنظیم شوند. این مدیریت باید بر اساس این اصل باشد:کیفیت عمل مساوی با سرمایه آخرت و این سرمایه هرگز نباید فدای لذتهای گذرا شود.
بنابراین زندگی موفق و سعادتمند، آن زندگیای است که در آن، آرزوها و خواستههای نفسانی، صرفاً در خدمت هدف نهایی و غایت خلقت انسان (یعنی قرب الهی و رستگاری ابدی) قرار گیرند، نه اینکه خود این آرزوها به جای هدف نهایی، هدف شوند. برای جلوگیری از آن عثار تلخ و سقوط در دام حسرت، کلید اصلی، حفظ هوشیاری و درک محدودیتهای اجل است. ما باید دائماً مهار عقل و بصیرت را بر عنان آرزوهای افسارگسیخته نگه داریم. تنها در این صورت است که میتوانیم با تدبیر و هدایت الهی، در گذر این مزرعه دنیوی، محصولی شایسته و جاودانه برای آخرت برداشت کنیم و از این هشدار بزرگ امیرالمؤمنین علیهالسلام پند بگیریم.
این یادداشت را با این نصیحتِ دیگر امیرالمؤمنین علیهالسلام به پایان ببریم که اینگونه به انسانها هشدار میدهند
«ای کسی که نفس خود را با دنیا دلخوش میکنی (به آن امیدواری میدهی)، ای کسی که بر کمندهای دنیا میتازی، و ای کسی که در آباد کردن آنچه سرانجام ویران خواهد شد، تلاش میکنی؛ آیا به سرانجام پدرانت در زیر خاک و سرانجام فرزندانت زیر سنگها و خاک (قبرستان) نگاه نکردی؟ چند بار با دستان خود آنها را بیمار یا بستری کردی و با کفایت خود آنها را پرستاری کردی؟ برایشان پزشکان ماهر خواستی و از دوستانشان التماس کردی (که شفا یابند)؛ اما یاری تو آنها را بینیاز نکرد و داروی تو برایشان سودی نبخشید.»