روزنامۀ لوموند به تازگی در رد ادعای بدنهاجتماعی داشتن رضا پهلوی نوشته بود: «اطرافیانش برای اثبات محبوبیت به تعداد بازدیدها و لایکهای شبکههای اجتماعی استناد میکنند، اما در دوران دیپفیک و رباتهای اینترنتی، این معیارها چندان قابل اتکا نیستند. برخی دیپلماتهای اروپایی، بهویژه در فرانسه، رضا پهلوی را مهرهای در بازی اطلاعاتی اسرائیل برای بیثباتسازی تهران میدانند.»
به گزارش خبرآنلاین، سایت عصرایران نوشت: در سالهای اخیر، نام رضا پهلوی بیش از پیش در فضای سیاسی و رسانهای داخل و خارج ایران مطرح شده است؛ گاه به عنوان مظهری از احساسات نوستالژیک به دوران پیش از انقلاب، و گاه به عنوان چهرهای که برخی از مخالفان جمهوری اسلامی بر او به عنوان "گزینۀ جایگزین" تکیه کردهاند. اما در برابر این تصورات، واقعیت سیاسی ایران و محیط بینالمللی آن چیز دیگری میگوید: احتمال بازگشت سلطنت و پادشاهی رضا پهلوی به ایران بسیار ناچیز است.
تحلیل این موضوع، نه از منظر تمایل یا عدم تمایل گروهی خاص، بلکه از زاویۀ "واقعیت قدرت" در داخل و خارج ایران قابل درک است. نظامهای سیاسی، بهویژه در جوامعی با ساختار پیچیده و تجربۀ انقلاب، با دو ستون اصلی دوام مییابند: نهادهای قدرت درونزا، و موازنۀ نیروهای خارجی. رضا پهلوی در هیچیک از این دو عرصه پایگاه واقعی ندارد.